به نوشته دنیای اقتصاد، شركت ملي نفت ايران پس از شركت آرامكو عربستان در رده دوم بزرگترين شركتهاي جهان اسلام قرار دارد. در بين صد شركت برتر جهان نام 8 شركت ايراني در بخشهاي نفت، خودرو، پتروشيمي، بانك و فولاد ديده ميشود.
موسسه دینار استاندارد، 100 شرکت برتر کسبوکار کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی را تحت عنوان DS100معرفی کرد. در این ردهبندی نام 8 شرکت ایرانی به چشم میخورد که شرکت ملی نفت با درآمد سالانه 110 میلیارد دلار رتبه دوم در این لیست را کسب کرده است. «ایران خودرو»، «شرکت پتروشیمی ایران»، «شرکت سایپا»، «شرکت تلکام ایران»، «بانک صادرات ایران»، «بانک ملت» و «شرکت فولاد اصفهان» و هفت شرکت دیگر ایرانی در این لیست هستند.
این موسسه که مقر آن در نیویورک قرار دارد برای نهمین بار پیاپی، 57 کشور عضو سازمان همکاری اسلامی را رتبهبندی کرد که در مجموع درآمد این شرکتها ، 1.76 تریلیون دلار است. درآمد این شرکتها 10.5درصد از 101.5 تریلیون درآمد 100 شرکت برتر جهان است. آخرین آمارها نشان میدهد که جمعیت مسلمانان جهان 1.65 میلیارد نفر است که 1.2 میلیارد نفر آنان در کشورهای مسلمان زندگی میکنند. سازمان همکاری اقتصادی شامل 57 کشور اصلی است که محدوده جغرافیایی آن از مراکش در غرب آفریقا گرفته تا اندونزی در شرق آسیا ادامه مییابد. کشورهای این منطقه از منابع نامحدود طبیعی و نیروی انسانی بهره میبرند و پتانسیل بالایی درسیاست و اقتصاد در جهان و در بلندمدت دارند.
کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی از جمعیت جوان بهره میبرند. برخی از این کشورها مانند مالزی، اندونزی، ترکیه، مراکش و اماراتمتحده بهعنوان بازارهای پیشرو در سطح جهان ظهور کردهاند. مسلمانان جهان در مجموع 16 درصد (9.9 تریلیون دلار) تولید اقتصاد جهان را در اختیار دارند. درآمد سالانه برخی کشورهای مسلمان مانند پاکستان، مالزی و مصر کمتر از شرکتهای خصوصی همچون تویوتا موتورز، گروه سینوپک(شرکت پتروشیمی در چین)، اگزون موبیل (شرکت نفت و گاز در آمریکا)و ... است.
جایگاه ایران
در میان 10 شرکت برتر نام شرکت ملی نفت ایران با درآمدی برابر با 110 میلیارد دلار در رده دوم به چشم میخورد. این در حالی است که درآمد شرکت اول این لیست سه برابر درآمد شرکت همتای ایرانی خود است. 9 شرکت برتر در حوزه انرژی هستند و دولتی اداره میشوند. دومین شرکت ایرانی که در این لیست قرار دارد شرکت ایران خودرو است که در کل در رده 25 قرار دارد. خودروساز دیگر ایرانی شرکت سایپا است که از رقیب خود یعنی ایران خودرو سه پله پایینتر است. این دو شرکت تنها شرکتهایی هستند که از اقتصاد کلان متاثر میشوند. شرکت تلکام ایران در جایگاه 47 قرار دارد در حالی که شرکتهای تلکام عربستان سعودی و امارات درآمدی بیشتر از این شرکت داشتند. در میان بانکها، بانک صادرات ایران در نیمه دوم جدول قرار دارد و 13 پله جلوتر از بانک ملت است. در حوزه بانکی بانک ترکیهای به نام ایسبانک رتبه برتر را دارد و در انتهای جدول نیز شرکت فولاد اصفهان است که در بخش تولید مواد اولیه فعالیت میکند. در این بخش عربستان سعودی جایگاه اول را دارد.
چرا باید به موسسات بزرگ توجه کرد؟
شاید برای برخی این پرسش به وجود آید که چرا باید به موسسات بزرگ اهمیت داد، در حالی که این موسسات تنها به سود خود فکر میکنند و به ملیت خود اهمیت کمتری میدهند هرچند این حقیقت دارد که موسسات بزرگ مانند مایکروسافت، دل، ای بیام، ژیلت، سیسکو و
بی ام دبلیو نشاندهنده پیشرفت اقتصادی و کیفیت پایدار زندگی در کشورهای خود هستند. 54 شرکت عضو «فورچون500» تقریبا 9 تریلیون دلار درآمد دارند. از طرف دیگر، در مجموع 54 کشور عضو سازمان همکاری اسلامی درآمدی برابر با 6.1 تریلیون دلار دارند. حضور تنها 3 شرکت مسلمان در «فورچون500» نشان از وضعیت بد اقتصادی کشورهای مسلمان دارد این در حالی است که هیچ شرکت عضو سازمان همکاری اسلامی در لیست بهترین شرکتها و برندهای جهانی که هر سالانه منتشر میشود، نیست.
موسسات بزرگ میتوانند مشکلات اقتصادی اجتماعی اعضای کشورهای سازمان همکاری اسلامی را تحت تاثیر قرار دهد. برخی از اعضای سازمان همکاری اسلامی فقیرترین افراد جهان هستند که درآمد سرانهای کمتراز یک دلار در روز دارند. بهطور مشابه، 15درصد جمعیت کل عضو سازمان همکاری اسلامی از سوءتغذیه رنج میبرند. نرخ باسوادی در کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی هم در جهان پایینترین است و حتی در بعضی از این کشورها کودکان هرگز به مدرسه نمیروند. این ارقام هشداردهنده هستند و بیشتر دولتهای مسلمان تاکنون نتوانستهاند راهحل یکپارچهای برای حل این معضلات ارائه کنند. در اینجاست که موسسات بزرگ میتوانند نجات بخش باشند. این موسسات قادرند به دولت در بهبود اجرای بسیاری از بخشها کمک کنند و آنها را در دستیابی به اهدافی نظیر کمک به دولتها در ریشه کن کردن فقر و گرسنگی، توسعه شراکت جهانی و تشویق بنگاهها به سرمایهگذاری در کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی و همچنین کمک به بخشهای ذینفع برای رسیدن به اهدف اصلی آموزش یاری کنند. این سازمانها کارفرماهایی دارند که فرصتهای برابر را در اختیار کارمندان قرار میدهند که این امر موجب بهبود برابری جنسیتی میشود و همچنین زنان را در تمامی زمینهها قدرتمند میکند. از سوی دیگر، موسسات بزرگتر به دولتها در فراهم آوردن تسهیلات پزشکی و دارویی کمک کرده و برای بهبود سلامت مادر و کاهش مرگومیر کودکان مشارکت میکنند.
با وجود چالشهای بزرگ در سازمانهای جهان اسلام باید این سازمانها تلاش در پیشرفت و توسعه داشته باشند. بهطور مشابه، کشورهای خارجی برای سرمایهگذاری در کشورهای مسلمان تردید دارند که بیشتر به دلیل مسائل شفافسازی است. برای مثال، 90 درصد موسسات عضو شورای همکاری خلیجفارس توسط افراد یا خانواده اداره میشوند. با وجود همه این چالشها و کمبودها، جهان اسلام فرصتهای فراوانی را هم به سرمایهگذار داخلی و هم به سرمایهگذار خارجی اعطا میکند. رافی از مسوولان موسسه دینار استاندارد سه حوزه مناسب را در این خصوص معرفی میکند.
مدیریت جهانی
روزبهروز جمعیت جهان بیشتر میشود و در نتیجه معضلات جهانی نیز رو به فزونی است. جهان به مدیران مبتکری نیاز دارد که بتوانند راهکارهای پایداری برای مشکلات ارائه کنند. بنابراین، اگر موسسات مسلمان بخواهند جهان را با ارائه راهکارهای قابل قبول مدیریت کنند، آنها باید شکافهای مزمن در فرهنگ نوآوری بازار و سازمان همکاری اسلامی را بهبود بخشند. برای مثال آنها باید فرهنگ مشارکتی را پایهگذاری کنند که ترس از شکست نداشته باشند و «اندیشه بزرگ و تفکر انتقادی» را در سر بپرورانند. آنها باید به دنبال نشان تجاری جدید و معیار سرمایهگذاری بازار باشند تا هدایت بقیه نشانهای تجاری و بازاری را در دست بگیرند.
سرمایهگذاری بین کشورهای سازمان همکاری اسلامی
سرمایهگذاری بین کشورهای سازمان همکاری اسلامی میتواند نتایج بسیار خوبی برای کشورهای مسلمان که توسعهنیافته و محروم هستند داشته باشد. به این ترتیب، کشورهای مسلمان میتوانند به هم کمک کنند تا باعث رشد و تقویت وضعیت اقتصادی اجتماعی یکدیگر بشوند.
بازار جهانی منطبق با سبک زندگی مسلمانان
تقریبا اکثر کشورهای مسلمان فرهنگ و سنتهای مشابهی دارند و این بیانگر فرصت مناسب برای تبدیل باورها و سنتهای معمول خود به سنتهای بزرگ و سودمند است. در بین کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی، پتانسیل لازم برای بازارهای متفاوت و صنایع وجود دارد. برای مثال صنعت غذایی حلال یا بازار منطبق با سبک زندگی مسلمانان میتواند بازاری 8/1 تریلیون دلاری داشته باشد در صورتی که تنها کسری از آن محقق میشود. توجه اندک به این بازار کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی باعث میشود، این کشورها درآمد خود را افزایش دهند. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که موسسات بزرگ تاثیر مثبتی بر شرایط مالی کشورها و ملیتها دارند که هر چه زودتر باید به آن پرداخته شود. موسسات بزرگ اسلامی البته باید فرآیندهای توسعهگرایانهای داشته باشند تا منجر به رونق جوامع مسلمان شود.